۹ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۴۰۰، ۰۷:۱۴ ب.ظ

در سالِ ۱۸۰۹ بتینا برای گوته نوشت: "تمایل شدیدی دارم که شما را برای همیشه دوست بدارم."

این جمله‌ی به‌ظاهر پیشِ‌ پا افتاده را به‌دقت بخوانید. از کلمه‌ی عشق مهم‌تر، کلمه‌های «همیشه» و « تمایل» است!

آنچه بین آن دو جریان داشت، عشق نبود، جاودانگی بود ...


میلان کوندرا | جاودانگی 

سه شنبه, ۲۸ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۵۲ ق.ظ

واسه اون چیزی که به خاطرش شروع کردی سخت مبارزه کن و تا نرسیدی بهش دست از سرش بر ندار! بیهوده پا پس نکش! اَلکی نااُمید نشو! میدونی؟ اون بخشی از وجودته... اگه نرسی بهش ، انگاری یه تیکه ای در درونت کم داری و تا ابد قراره جاش خالی بمونه! پس یادت باشه رفیق :


واسه اون چیزی که به خاطرش شروع کردی سخت مبارزه کن! نفروشش رویاتو مفت!



| آقای حس |

يكشنبه, ۲۶ دی ۱۴۰۰، ۰۹:۰۲ ب.ظ

گرچه در ظاهر از تو بی‌خبرم

هیچ‌کس جز تو نیست در نظرم


به قفس راضی‌ام! فقط گاهی

فکر پرواز می‌زند به سرم


مرگ حق من است در هر حال

من که از حق خود نمی‌گذرم


پدرم اهلی بهشت نبود

من هم از تیرهء همان پدرم


رود و دریا و ابر و بارانم

که به پایان نمی‌رسد سفرم


|فاضل نظری|

جمعه, ۲۴ دی ۱۴۰۰، ۰۸:۰۰ ب.ظ

زمین سفته پسر !

اگه خوردی زمین و دردت گرفت طبیعیه ...

فقط یکم دراز بکش ؛

دردات که خوب شدن ؛

دلت که آروم شد ؛

بعدش پاشو ...


| عریان |

دوشنبه, ۲۰ دی ۱۴۰۰، ۰۱:۳۰ ب.ظ

این همه ستاره تو آسمونه یه جا کنار یکیشون واسه خودت انتخاب کن و برو به ستاره ها برس...⭐️✨


| آقای حس |

پنجشنبه, ۱۶ دی ۱۴۰۰، ۰۷:۳۴ ب.ظ
اگه روزی دختر دار بشم و ببینم داره با یک پسر چت میکنه یا حرف میزنه:
بهش توهین نمیکنم و مجبورش نمیکنم رابطشو قطع کنه.
مثل یه دوست کنارش میشینم و ازش میخوام درمورد رابطش باهام حرف بزنه
بهش نمیگم پسرا گرگن و ازش سو استفاده میکنن در واقع اول براش توضیح میدم که…
عشقو علاقه میتونه خیلی زیبا و سازنده باشه و هرکسی لیاقت یه رابطه سالم و خوب رو داره . بهش میگم قدر احساساتش بدونه و برای هرکسی خودش رو به آب و اتیش نزنه . من به دخترم یاد میدم اول از همه مراقب روان و عزت نفس خودش باشه.

من دخترم رو محدود و سرکوب نمیکنم تا راهی که من میخوام رو بره من عاشقانه در کنارش راه میرم تا خودش‌رو  پیدا کنه!
دوشنبه, ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۰۳:۵۳ ب.ظ

تونیستی

اما من برایت چای میریزم

دیروز هم نبودی

که برایت بلیط سینما گرفتم

دوست داری بخند

دوست داری گریه کن

و یا دوست داری

مثل آینه مبهوت باش

مبهوت من و دنیای کوچکم

دیگر چه فرق می کند باشی یا نباشی

من با تو زندگی می‌کنم!

جمعه, ۱۰ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۵۰ ق.ظ

یه خستگی هایی خیلی قشنگن! 


مثل اون وقتایی که از شدت تلاش برای هدفات ، ولو میشی رو رختخوابت و زودی خوابت میبره!...


خستگی حاصل از اقدامات روزانه ای که برای هدفات و رویاهات برداشتی...


خستگی حاصل از دووم آوردن و موندن پای مسیری که عاشقشی...


خستگی ناشی از یه شکست دیگه و یه بلند شدن دوباره...


خستگی شنیدن حرفای منفی ، نادیده گرفتنا و تیکه های دیگران ، با این تفاوت که میدونی تصور همشونو به زودی عوض میکنی!...


به خستگی های خیلی قشنگن! میدونی؟... :)



| آقای حس |

جمعه, ۱۰ دی ۱۴۰۰، ۰۳:۰۴ ق.ظ

امشب تو خستگی بدون دلیل گوشیو برداشتم و چشمم به یه تکست خورد...

حقیقتا یادم نمیاد دقیق چی بود!

ولی یه حرفی  به دلم زد...

که تصمیم گرفتم سیاهیای دلمو پاک کنم ،

با آدمایی که دور شدن یا دورشون کردم (!) حرف بزنم

دلخوریارو رفع کنم

.

.

.

تا بتونم یه[من] خوب بسازم :)