اومده میگه:
-خانوم میخری؟
گفتم:
+اگه بیای یه بازی کنیم اره چرا که نه!
-بازی؟؟ یعنی نمیخری؟؟
+اره...بیا یکیشو انتخاب کن و بده به من ، اگر واقعیت بود و خوب درومد یکی دیگه ام میگیرم .
یدونه رنگ صورتی مونده بود، داد بهم...
بازش که کردم ، دیدم به به!
بعدی رو داد بهم...
+اگه الان اونم باز کنم که میشه دوتا چیز متفاوت! جذابیت نداره که
اونو بزار باشه بعدا باز بفروشش
دیدم یکم قیافش درهم شد و اومد زود بره
+هنوز نگفتی چند بودن؟؟
-هرچی دوست داشتی بده
+واسه یدونش ۱۰ خوبه؟
-گفتم که هرچی دوست داری
+خب من الان کیفمو نیاوردم تو جیبام همین انقده. بعدا باز دیدمت بیشتر میخرم من خیلی فال دوست دارم...
ی لبخند دندون نما زد.
-باشه همیشه میام که ببینمت بخری
پول جفتشو با یه ماسک دادم بهش
+اگه دفعه بعد ببینمت ماسک نزده باشی دیگه هیچیاااا
خندید گفت:
-دستت درد نکنه،باشه
دلم قنج رفت واسه خندش :)
پی نوشت: راستی ، واقعا فال خوب و به جایی بود...!
منم دلم فال خواست :/