تو برایم
مثلِ هیچڪس نیستے
و هیچڪس برایم
مثلِ تو نیست…
حتّے اگر
تو را میانِ هیاهویِ هزاران نـ؋ـر
گُم ڪردہ باشم
برقِ چشمهایت
راهنمایِ من خواهد بود…
همیشـہ دوست دارم
ساعتها در سڪوت و خلوت
بِدور از هیاهویِ آدمها
در انبوهِ این واژـہ هایِ پراڪندہ
دنبالِ نشانـہ اے از تو بِگردم
توئیڪـہ بسیار دوستش دارم
برایِ همین است
شاعر شُدم…
چقدر دلچسب بود😃