سه شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۹، ۰۵:۴۰ ب.ظ

دستت را بوسیدم...

پاییز بود و نم باران...

دستت را بوسیدم...

پاییز بود و

آسمان بغض ڪرده‌ی ابرے..

دستت را بوسیدم..

پاییز بود و

من و ...


دستت را بوسیدم!

پاییز بود و

محو شدن خیالی...

ڪه از حضورت ساختہ بودم....

پاییز بود و

رفتن و

رفتن..

پاییز ڪه می‌شود...

آدم‌ها می‌روند...

خیال‌ها می‌روند...

دل‌ها می‌روند...

و جان‌ها ...

۵نظر ارسال شده است.
  1. Stella =]
    Stella =]
    ۱۸ آذر ۹۹، ۱۷:۴۳
    از خیال ها نمی رن ولی XD
    • sepid.v ~|
      شاید هممون فقط تظاهر میکنیم به رفتنشون‌‌‌‌‌‌...
  2. ( ک) شباهنگ
    ( ک) شباهنگ
    ۱۸ آذر ۹۹، ۱۹:۰۶
    محو شدن خیالی که از حضورت ساخته بودم ،
    سالهاست که با این خیال ها زندگی میکنم ،
    محو میشوند و ساعتی بعد بر میگردند،
    دلنوشته ای که پر از حقیقت عشق بود
    • sepid.v ~|
      چقدر عالی و دلنشین.... :)
      ممنونم ازتون
  3. زری ...
    زری ...
    ۱۸ آذر ۹۹، ۱۹:۳۹
    :)))
    بقیه فصلا هم خوبنا :)))
    تو زمستونم بارون میاد ^-^
    • sepid.v ~|
      زیبایی متنو ببین خواهر ، نکته علمی در نیار :))
  4. Amir chaqamirza
    Amir chaqamirza
    ۱۸ آذر ۹۹، ۲۰:۲۳
    سلام سلام سلام
    چقدر دلپذیر بود...
    یاد درس فارسی سال پنجم ابتدایی افتادم...روزی که باران بارید
    • sepid.v ~|
      سلام به شما
      ممنونم
      😊😊
  5. کامیار ...
    کامیار ...
    ۱۹ آذر ۹۹، ۱۰:۰۷
    پاییز بود
    دلدادگی و دلتنگی باهم اخت شده بود...
    • sepid.v ~|
      پاییز بود و کلی غمِ عاشقانه....
      که سنگین تر از هر چیزی روی قلبامون جاخوش کرده
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">