یادمه قبلا وقتی کسی با گاز گرفتگی میمرد بهش میگفتن قاتلِ خاموش ...
ولی هرچی جلو تر میریم ؛
داریم بی صدا تر میمیریم ...
بدونِ اینکه گازی تو گلومون باشه ،
بدون اینکه مونواکسیدی خفمون کنه !
دستای همدیگه رو روی گلوی هم حس میکنیم ...
حس میکنیم داریم خفه میشیم زیر دست و پای همدیگه ولی بازم ساکتیم ...
قاتلِ خاموش شده ماها ...
که بی دلیل به هم آسیب میزنیم ...
که بیدلیل همو میشکونیم ...
که بلد نیستیم ساده بودن رو !
که بلد نیستیمساده موندن رو ...
+ 17:17 :دی.
پ.ن. بهد از دیدن 17:17 یادم افتاد /: