خب اول یه تشکر از دوست عزیزم که منو به این چالش دعوت کرد❤
خیلی چالش قشنگی بود و کلی ازش خوشم اومد چیزایی که برام جذاب بودن رو نخواستم که توی یه عکس خلاصه کنم و دوست داشتم که موضوع بدم بهشون و دسته بندی کنم البته که فکر میکنم خیلی چیزا هنوز مونده که دیگه یادم نبود و یا شاید دسترسی بهشون آسون نبود...
■موردعلاقه های زندگیم
خب اول از همه چیپس که خیلی خیلی خاطرش برام عزیزه😄و حاضرم بجای وعده های غذایی ازش استفاده کنم حیف که سلولای چاق کننده بدن مجال نمیدن...
بعدی لاک... که اصلا هیچ وقت و هیچ جوره از زندگیم بیرون نمیره و عاشقشم و به نوعی نصف تمرکزم روشه😊🤭
و ویولن که خیلی دوسش دارم و حتما حتما به سراغش میرم...
■ارزشمندی ها و هدایا
خب کتاب که برام خیلی مهمه و از خوندنش لذت میبرم و بیشتر به رمان های درام علاقه دارم...سه کتاب اول(از سمت چپ)یا بهتره بگم ۳ کتابی که جزو افتخارات ما ایرانیا هستن ،از یک معلمی در ۵۰ سال پیش هدیه گرفتم و به گردنم انداختند که حتما موضوعات کتاب رو در زندگیم به کار ببرم و اولین صفحه ی هر سه کتاب با دست خط زیبا و تحریری خودشون جملات ناب برام به خاطره گذاشتن...خیلی برام ارزشمند هستن❤
اون پیانو هدیه از طرف یکی از عزیزترین های زندگیم که از وقتی بچه بودم و یادم میاد دارمش و همیشه جایگاه امن و بالایی براش انتخاب میکنم...با اون صدای ارامبخشی که داره از فوق العاده ترین های اتاقم هست..💙
لیوانی که هدیه بمناسبت روز دانش اموز هست از طرف مدیر مدرسه دوره راهنماییم که هیچ وقت هیچ وقت اون مدرسه و خاطره هاش و معلماش رو فراموش نمیکنم و همیشه برای مدیرمون احترام خاصی قائلم..💛
اون ساز دهنی یجورایی هدیه از نسل قبل به نسل منه...و برای بچگی داداشم بوده (داییم)که فکر میکنم ۳ یا ۴ سالم بوده که بهم هدیه داده💚
و اون تزیینی چوبی قشنگ ک ارزش زیادی داره برام و از طرف یک مرد توی زندگیم که نه پدر بود نه برادر نه عشق نه رفیق...بلکه بزرگترین منه و این هدیه رو بهم داده و منم سعی میکنم به میزان ارادتم بهشون از این تزیینی مراقبت کنم..وقتی که پیچ وسیله چرخیده بشه موزیک بی کلامی ازش پخش میشه و اون دو تا خرس روی اون ریل ها به حرکت در میان..🤍
■خاطرات
اون تابلو هدیه تولدم از طرف مربی تکواندوی عزیزم که کلا حس خوبی دارم بهش🌻
و اون دستخط از معلم ریاضی راهنماییم که اصلا نمیتونم حسمو بهش توصیف کنم🌼
این دفتر آبی یکسال عمر داره و محتویاتش شامل خاطره بازی با رفقا و جملات قشنگی که با دوستام مینوشتیم و یا از جایی میخوندیم و خوشمون میومد و پر از کلی خاطره و یادگاریه مثل همون برگ که یک روز زنگ ناهار با رفقا درحال خوشگذرونی و ناهار خوردن بودیم که باد اومد و این برگ افتاد توی غذای من اولش حس خوبی نداشتم و ازینکه دیگه نمیتونم بقیه غذامو بخورم ناراحت شدم ولی یهو تصمیم گرفتم نندازمش اونور و یه خاطره ازش بسازم و یه سرک به غذای بقیه بکشم😄🤭
یه دفتر کوچیکی دارم (از دوران بچگی مامانم بهم رسیده😂)که برگ های مقوایی داره و توش نقاشی های فانتزی میکشیدم ،سر کلاس و با شیطنت های رفقا😉
خیلی جالب نبودن اما برام عزیزن...
■کارای خودم
این قسمت شامل تابلوها و کارهایی میشه که خودم انجام دادم شاید قشنگ نباشن و خوشتون نیاد (و بگید دختره دیوانس چیه اینا😄)اما برای من خیلی دوست داشتنی ان و همشون رو با عشق و علاقه و ذوق درست کردم
اون طرح اسب که تابلو مس هست..
اون درخت رنگی تابلو ویترای...
و در آخر...😃اون تابلوی پرسپولیس که مرکز عشق اتاقم رو تشکیل میده و اون عکسای اطرافش دیوار اتاقم رو از هر چیز زیبایی زیباتر کرده...
خیلی طولانی شد اما به مرور خاطرات خوبش می ارزید...
هر کسی دوست داشت تو این چالش شرکت کنه💚💛💙🧡🤎💜🖤🤍❤
هنرمندی چقدددر😍😍😍😍 اون مس و اون شیشه رنگیا چقدر فوق العاده بودن
❤
منم شرکت کردم😉
من هم میزنم^_^