شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ۰۴:۲۳ ب.ظ

اخرین روز آخرین بهار قرن هم میگذرد و تو هنوز هم نیامده ای..
و کرویِ چشمانم ذره ذره آب شدند و به در چشم دوختند ولی نیامدی...
غباری از جنس دلتنگی بر روی قلبم جا خوش کرده و هر لحظه قطرات چشمم را ترغیب به بازی میکنند...
جان دلم ! برگرد و این بهار را آخرین بر زبان نیاور،من به بهاری که تو بسازی بر ذهنم نیاز دارم...
برگرد و اولین بهار قرن جدیدم تو باش!

۳۱ خرداد ۱۳۹۹

۴نظر ارسال شده است.
  1. Amir chaqamirza
    Amir chaqamirza
    ۳۱ خرداد ۹۹، ۱۷:۳۴
    👌👌👌👌عالی.
  2. صنما ‌ ‌
    صنما ‌ ‌
    ۱ تیر ۹۹، ۰۳:۴۷
    هر چی از دل بر بیاد به دل می‌نشینه... :)
  3. گلی یاس
    گلی یاس
    ۱ تیر ۹۹، ۱۳:۵۴
    عالی👌🏻❤
  4. ⛩  𝒜𝒻𝓈𝒽𝒾𝓃
    ⛩ 𝒜𝒻𝓈𝒽𝒾𝓃
    ۲ تیر ۹۹، ۱۷:۴۶
    اون کره ی چشمان نباید باشه؟
    • sepid.v ~|
      کروی چشمانم ذره ذره اب شدند...منظورم از اشک بوده 
      اگر خود چشم منظور بود بله کره ی چشمان درست تره :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">