دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۵۲ ب.ظ

بلوط خسته ای بیدار می سوزد

دلم در حسرت دیدار می سوزد

همان کبکی که از خائیز بر می خاست

بدون غنگه و منقار می سوزد

جهان باید بداند شانه های کوه

شبی هکتار در هکتار می سوزد

دوباره رادیو از درد لبریز است

که جنگل در دل اخبار می سوزد

جهان از دود مست است و نمی داند

که با ته مانده ی سیگار می سوزد

ببین!آهوی تو دیگر نمی رقصد

دنا هم از غم دلدار می سوزد

دلم می گیرد از نامردمی وقتی

گلی در لا به لای خار می سوزد

غزل آتش بگیرد یا نگیرد باز

میان این همه دیوار می سوزد

و یک دلبستگی از زاگرس دارم

و این دلبستگی هر بار می سوزد


"مسعود هوشمندی"

۴نظر ارسال شده است.
  1. هیچکس  ...
    هیچکس ...
    ۱۲ خرداد ۹۹، ۲۲:۰۴
    واسه حیوانات اون جنگل متسم که تو استرالیا به دنیا نیومدن تا شاید یکی که میتونه کاری کنه بهشون احمیت بده
  2. Roham Gh
    Roham Gh
    ۱۲ خرداد ۹۹، ۲۲:۱۳
    ایشالا درسته میشه
    خیلی قشنگ بود😊🌹
  3. Bahar 1999
    Bahar 1999
    ۱۳ خرداد ۹۹، ۰۹:۴۷
    چقدررر ناراحت کننده اس واقعا
    😭😭😭😪😪😪
    چه نعمت بزرگیو از دست دادیم
    چه حیوونایی که تو این اتفاق سوختن 😭😭😭
    فکرشم عذاب اوره ولی اینکه چجوری یه سریا انقدر راحت از این فاجعه رد میشن برام عجیبه هعییییی
  4. Amir chaqamirza
    Amir chaqamirza
    ۱۳ خرداد ۹۹، ۱۴:۰۴
    خیلی خوب👌👌👌.
    چه خون دل ها خورد زاگرس از دست این آدم های نفهم‌....
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">