پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۴۸ ب.ظ

من عشق را آموخته بودم،اما به چه چیز عشق ورزیدن را نه ،به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال عشق ورزیدم به مدرسه عشق ورزیدم به دانشگاه عشق ورزیدم.

اما همه اینها بعد از مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد؛یعنی عشق به تو.

فهمیدم عشق به تو پایدار است و دیگر عشق ها دروغین است...پس به عشق تو دل بستم.

بعد از چندی که به تو عشق ورزیدم به یکباره به خودم آمدم دیدم که من کوچک تر از آنم که عاشق تو بشوم و تو بزرگتر از آنی که معشوق من قرار بگیری فهمیدم در این مدت که فکر می کردم عاشق تو هستم اشتباه می کردم.این تو بودی که عاشق من بودی و مرا به سوی خود میکشاندی.

اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می آمدم.ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم گاهی اوقات در دام شیطان افتاده ام؛ولی باز به راه مستقیم آمده ام.حال می فهمم این تو بودی که عاشق بنده ات بودیو هر گاه او صید شیطان میشد،تو دام شیطان را پاره کردی .

هر شب به انتظار او مینشستی تا بلکه یک شب او را ببینی.حالا میفهمم که تو عاشق بنده ات هستی...

 

 

❤چالش شهدا

❤دست نوشته شهید باغانی

❤عاشقانه ای با  خدا

 

۱نظر ارسال شده است.
  1. عین میم
    عین میم
    ۲۹ فروردين ۹۹، ۱۲:۱۵
    نجات دهنده در گور خفته است
    و خاک، خاک پذیرنده اشارتیست به آرامش
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">